تو نیکی می کن و ....
گل گل مامان , هفته ای که گذشت یعنی ٢٧ و ٢٨ بهمن ماه بعد از کلی برنامه ریزی تونستیم بریم خونه عزیزجون البته ناگفته نمونه ما ظهر دير رسيدم خونه عزيزجون چون شما خانوم گل برای اولین بار تولد دعوت شده بودي ( البته تو مهدکودک ) روز قبلش تو کیفت یه کارت دعوت دیده بودم و چون خودت دوست داشتی بری تصمیم گرفتم ٥ شنبه هم خودم ببرمت مهد( ٥ شنبه ها پیش خودم خونه می مونی ) , چهار شنبه عصر الهه جون زنگ زد و گفت که شما ازش خواستی که به من زنگ بزنه و بگه که شمارو حتماً ببرم تولد!!!!!!!!!!! منم بهش گفتم این تصمیم رو دارم ولی ازقضا متوجه شدم جشن تولد مربوط به دختر الهه جونه یعنی ساجده جون که میره پیش ١. خلاصه شب قبلش با مامان جون و ک...
نویسنده :
مامان درسا
15:19